Web Analytics Made Easy - Statcounter

فارس پلاس؛ دیگر رسانه‌ها - ایرنا نوشت: یکی از اصلی‌ترین ابزارهای ایالات متحده آمریکا برای سیطره بر اقتصاد بین‌الملل و تحکیم پایه‌های سلسله مراتب دستوری واشنگتن در جهان، واحد پول این کشور یعنی دلار بوده که بارها در جنگ اقتصادی علیه واحدهای ملی ناهمسو نیز به کار رفته و می‌رود. از این رو کشورهایی مانند ایران می‌کوشند با استفاده از سیاست‌ها و روش‌های گوناگون از زیر فشار دلار رهایی یابند؛ ضرورتی که اینک مورد توجه و تاکید بیشتری قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نخستین روز سال در حرم مطهر رضوی با اشاره به وابستگی اقتصاد کشور به دلار به عنوان نقطه ضعفی مهم تصریح داشتند: برخی کشورهایی که مورد تحریم غرب قرار گرفتند با قطع وابستگی خود به دلار و کار کردن با پول‌های محلی، وضع بهتری پیدا کردند که ما نیز باید همین کار را انجام دهیم.

تاکید مکرر رهبر انقلاب بر دلارزدایی، ضرورت‌های این مهم را بیش از هر زمان دیگری روشن می‌سازد تا راه‌های دست‌یابی به آن به یکی از ریل‌گذاری‌های اصلی اقتصاد کشور تبدیل شود.

دلارزدایی را باید از اصلاح سیاست‌های داخلی شروع کنیم

- مختصات و شرایط اقتصادی که در آن به سر می‌بریم چیست که اقتضای آن دلارزدایی است؟

اول باید ببینیم منظور شما از دلارزدایی چیست؟ ببینید اقتصاد دلاری یعنی اقتصادی که مبنای پولی آن یا به دلار متصل باشد یا اینکه با دلار انجام ‌گیرد. بنابراین اگر منظور از دلارزدایی در اقتصاد ایران، سیاستی است که دولت‌ها در ۳۵ سال بعد از جنگ انتخاب کرده و اقتصاد را به اینجا رسانده که باید این‌گونه گفت این سیاست دلارزدایی ابتدا می‌بایست به تقویت پول ملی اهتمام می‌ورزید. در صورتی که مشاهده می‌کنیم حتی در بعضی از فعالیت‌ها نهادهای حافظ امنیت ملی و اقتصادی کشور، پول ملی خودمان را قبول ندارند. برای نمونه در جاهایی مانند وزارت امور خارجه و بانک ملی در قبال خدماتی که ارائه می‌کنند، گفته می‌شود که باید یورو پرداخت شود. البته آنها مدعی هستند بانک مرکزی به آنها گفته که حاضر نیست در مقابل ریالی که دریافت می‌کنند معادل ارز تعهد کنند. بنابراین باید در وهله نخست این تضعیف پول ملی که در مدت سه دهه گذشته انجام گرفته اصلاح شود. تقویت پول ملی یکی از عوامل اصلی دلارزدایی است زیرا وقتی پول ملی تقویت شود، مردم به آن اعتماد می‌کنند و گرایشی برای تبدیل پول ملی به ارزهای خارجی از جمله دلار نخواهند داشت. نتیجه اینکه مساله دلارزدایی را باید از اصلاح سیاست‌های داخلی شروع کنیم.

در آمریکا کاغذ چاپ می‌کنند اینجا مردم جلوی بانک‌ها برای خریدش صف می‌کشند

- حرکت به سمت دلارزدایی در مقطع فعلی آیا محرکی درونی دارد یا همراهی با روندی جهانی است که به خصوص از سوی قدرت‌های شرقی و اقتصادهای نوظهور دنبال می‌شود؟

در این مورد باید به منافع ملی توجه کرد. طبیعتا مساله ما تنها دلار نیست. مساله این است که آیا اقتصاد ملی ما قادر به خلق ارزش است؟ چرا که در این صورت می‌شود گفت می‌تواند به تقویت پول ملی کمک کند. مشکل اساسی در اقتصاد ما این است که تولید نداریم و این‌ها بیشتر شبیه به شعار است که ما مثلا دلارزدایی کنیم. منظور از دلارزدایی در اینجا سلطه دلار است. البته سلطه دلار در اقتصاد جهانی یک مساله بسیار واقعی است که طی دهه‌ها شکل گرفته و قدرت فوق‌العاده‌ای به اقتصاد آمریکا داده است که در مقابل انتشار یک کاغذ به عنوان ۱۰۰ دلاری که ظاهرا ۴۰ سنت خرج انتشارش می‌شود می‌تواند ۹۹ دلار و ۶۰ سنت بقیه آن خرج کند و قادر است که کالا وارد کند؛ یعنی در مقابل چاپ کاغذ کالا وارد کند.

این روند و تقاضا برای آن کاغذ در بازارهای جهانی مشهود است از جمله در اقتصاد پول ایران؛ در آمریکا کاغذ چاپ می‌کنند اینجا مردم جلوی بانک‌ها صف می‌کشند. مردم با اشتیاق کاغذ می‌خرند. علت این اشتیاق در واقع تضعیف پول ملی است و اینکه مردم می‌کوشند که پول ملی خود را تبدیل به یک کاغذی کنند که در جهان اعتبار دارد. بنابراین برای اینکه گرایش مردم را در داخل تغییر دهیم باید به تقویت پول ملی کمک کنیم چون تغییری که برای ارز در بازار وجود دارد نوعاً به خاطر این است که مردم احساس می‌کنند پول ملی آن‌ها روز به روز ارزش خود را از دست می‌دهد علت آن هم سیاست‌های خود حاکمیت است.

دلارزدایی از این جهت امتیاز دارد که تقاضا برای دلار کم می‌شود

- دلارزدایی چه مزیت‌هایی برای اقتصاد ایران به همراه دارد؟

اگر قرار باشد دلارزدایی در اقتصاد جهانی صورت گیرد اما در ایران هیچ اقدام جدی برای تقویت پول ملی نشود هیچ فایده‌ای نخواهد داشت چرا که دلارزدایی از این جهت امتیاز دارد که در واقع تقاضا برای دلار کم شود و جای آن قطعا یک پول دیگری برای مناسبات جهانی استفاده شود؛ از جمله آن‌ها می‌تواند یورو باشد یا می‌تواند ارزهای دیگر مثل یوان باشد. البته این روند هیچ امتیازی برای اقتصاد خُرد ما نخواهد داشت مگر اینکه پول ملی ما تقویت شود. آن وقت در مقابل هر ارز خارجی دیگر می‌تواند معنای دلارزدایی در حکم کاهش سلطه اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهانی را نشان دهد. شواهدی هم برای آن وجود دارد که به عنوان مثال می‌بینیم عربستان با چین معامله بزرگی براساس یوان منعقد می‌کند این‌ها می‌تواند روی تقاضا برای دلار در بازار جهانی تاثیر بگذارد یعنی اقتدار سیاسی و اقتصادی آمریکا را تضعیف کند.

ارزش پول ملی ما را تولید بالا می‌برد

- آیا دلارزدایی مانع از ریزش ارزش پول ملی کشورمان خواهد شد؟

ارزش پول ملی در ایران بستگی به دلارزدایی در روابط بین‌الملل ندارد. ارزش پول ملی ما به تولید و ظرفیت‌های تولید داخلی مرتبط است و آن هم نه تنها تولید نفت و گاز و منابع طبیعی بلکه تولیدی که در آن نقش فناوری و نقش نیروی انسانی بسیار برجسته است. از این جهت، صرفا با دلارزدایی ما نمی‌توانیم امیدوار باشیم که پول ملی ما تقویت شود.

دلیل حساسیت آمریکا به دلارزدایی

- آیا دلارزدایی تنها در حوزه تجارت مطرح است؟

پیامدهای دلارزدایی روی اقتدار آمریکا در اقتصاد جهانی و به تبع آن بر روی نفوذ سیاسی آمریکا در کشورهای دیگر دنیا قطعا بسیار موثر است به همین دلیل آمریکایی‌ها نسبت به این مساله بسیار حساس هستند.

سقوط دلار یا کاهش ارزش دلار یا خروج دلار از این سلطه‌ای که دارد و تبدیل آن به یک پول متداول، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا را به دنبال خواهد داشت و به دنبال آن قطعا روی سلطه اقتصادی آمریکا در جهان اثر منفی دارد. افول اقتصاد آمریکا به معنای افول اقتصاد غرب تلقی خواهد بود و به نظر می‌رسد که پیامدهای آن بسیار فراتر از حوزه اقتصاد است. بستگی دارد که کشورهایی که متاثر از سلطه آمریکا بودند تا چه حد از این افول ارزش دلار در مناسبات بین‌المللی بتوانند منتفع شوند اما به تنهایی آنها نمی‌توانند از این دستاورد بهره‌ای ببرند.

تاثیر اقتصادی عضویت در بریکس

- دلارزدایی یک انتخاب است یا ضرورت؟

دلارزدایی به یک معنا دارای ضرورت است به ویژه برای کشورهایی مثل ایران؛ منتهی این مساله نیازمند الزاماتی است و به نظر هم نمی‌رسد که در شرایط کنونی مثلا با صرف عضویت در بریکس بتوان به این مهم دست یافت. دلارزدایی به معنای این است که کشورها حاضر باشند در مناسبات اقتصادی خود به جای دلار از ارزهای دیگر استفاده کنند. این الزام را چینی‌ها آغاز کردند اما پیامدهای آن را برای اقتصاد خودشان و واکنش‌های آمریکا را شاهد هستند و می‌دانند و اطلاع دارند. از سوی دیگر چینی‌ها نسبت به دیگر کشورها بیشتر منتفع هستند، اما به الزامات تلافی‌جویانه آمریکا هم واقفند. به همین دلیل سعی می‌کنند خود را با تقاضاهای آمریکا تطبیق بدهند تا خصومت را و فشارهای آمریکا نسبت به اقتصاد خود بکاهند.

شما در بریکس کشورهایی دارید که این‌ها سیاست‌های خارجی و اقتصادیشان با ما بر اساس فشارهای آمریکا تنظیم می‌شود مثل هند و در خیلی از موارد سایر کشورهایی که با ما مناسبات اقتصادی دارند به شدت متاثر از تحریم‌های آمریکا هستند و بنابراین آن‌ها حاضر نیستند که در مقابل فشارهای آمریکا برای تامین منافع ملی ما مقاومت کنند. آن‌ها تا الان نشان دادند این‌طوری نبوده است، بنابراین این خیلی امیدواری خوشبینانه‌ای است که در شرایط کنونی و کوتاه‌مدت تاثیر تعیین کننده‌ای بر اقتصاد ما داشته باشد.

دلارزدایی قطعا اتفاق می‌افتد

- تا چه میزان دلارزدایی ممکن است و دورنمای تلاش‌های کنونی در سطح اقتصاد ملی و بین‌المللی در این مسیر چیست؟

دلار زدایی قطعاً اتفاق خواهد افتاد این منتهی یک زمان نسبتاً طولانی را طی خواهد کرد، حداقل ممکن است ۲۰ سال طول بکشد.

به ارزهای دیجیتال خوشبین نیستم

- راهکارهایی مانند استفاده از ارزهای دیجیتال تا چه حد مسیر دلارزدایی را هموار می‌کند؟

ارزهای دیجیتال به نظر یک موضوع مشکوکی است. آن چیزی که مسلم است، این است که دولت آمریکا و نظام اقتصادی آمریکا پشت این ارزهای دیجیتال هستند و اگر قرار شود که منافعی از این جهت نصیب کشوری شود آنها قطعا روی این مساله مداخله خواهند کرد و احتمالا با دستکاری در ارزش این ارزهای دیجیتالی می‌توانند به بعضی کشورها ضربه بزنند. بنابراین به این ارزهای دیجیتال خیلی خوشبین نیستم.

اما مساله اصلی تولید در کشور است و بعد از آن، بحث امنیت تولید در حوزه تولید صنعتی نه تولید نفت و منابع طبیعی است. وقتی به تولید صنعتی با نگاهی به آینده فناوری به‌خصوص صنایع و فناوری نوظهور توجه کنیم و بتوانیم در بازارهای جهانی فرصت رقابت داشته باشیم، در این صورت می‌توان گفت ارزش پول ملی ما قطعا تقویت خواهد شد اما با شرایط کنونی این امکان وجود ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد که اقتصاد ما متاسفانه دچار یک مشکلان جدی است که باید از آنها خارج شود. وضعیت اقتصاد کنونی مبتنی بر دلالی و سفته‌بازی است که می‌بایست از این وضعیت، خارج و وارد یک وضعیت تولیدی محصولات قابل رقابت در سطح جهانی شویم.

 
پایان پیام/غ

 

منبع: فارس

کلیدواژه: ایرنا دلارزدایی اقتصاد ایران ارزهای دیجیتال تقویت پول ملی اقتصاد جهانی ارزش پول ملی پول ملی ما سیاست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۶۲۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است

چند روز پیش روزنامه آمریکایی «فایننشال‌تایمز» ضمن پرداختن به هزینه‌های سنگینی که «حمایت‌های بی‌قید و شرط»

به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: از رژیم آپارتاید اسرائیل روی دوش آمریکا و به طور کلی غرب گذاشته است نوشت: «قرار بود اسرائیل سرمایه راهبردی آمریکا باشد اما تبدیل به یک وبال راهبردی برای آمریکا شده است.» اشاره این روزنامه به حمایت‌های نامحدودی است که همه دولت‌های آمریکا

- چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه- از این رژیم تحت هر شرایطی داشته‌اند و این حمایت‌ها بعضا آن‌قدر رسوا و با قوانین و ارزش‌های همین غرب در تضاد است که، آبرویی برایشان نگذاشته است. اشاره این روزنامه در واقع به هزینه‌هایی است که حمایت از رژیمی مثل اسرائیل، برای آمریکا داشته است. از مبحث «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «حق اعتراض» و «آزادی عقاید» گرفته تا مباحث «حقوق بشری»، «نسل‌کشی» و «حقوق زنان و کودکان» را می‌توان در این رسوایی دید. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، بیش از ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر در غزه طی ۲۰۰ روز قتل‌عام شده‌اند. طبق گزارش سازمان ملل نزدیک به ۷۳ درصد این قربانیان غیر نظامی‌اند. آمارهای غیر رسمی این عدد را تا ۹۵ درصد هم گفته است. یعنی ۹۵ درصد این ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر غیرنظامی‌اند. حدود ۱۳ هزار نفر از این شهدا کودک و نوزادند و تقریبا همین تعداد زن هستند. فقط در یک مورد، ۷۰۰ پناهجو، بیمار و زخمی در بیمارستان ناصر (جنوب غزه) پس از شکنجه و قتل‌عام، در گورهای جمعی دفن شده‌اند و ۳۰۰ جسدی که طی چند روز گذشته از این گورها بیرون کشیده شده است، بعضا با دست‌های بسته و بدن‌های متلاشی‌اند. یعنی پیش از دفن شدن، شکنجه و تکه‌تکه شده‌اند. طبق گزارش الجزیره، نظامیان صهیونیست به زنان فلسطینی در بیمارستان‌های غزه و جلوی چشمان همسرانشان تجاوز کرده و سپس به آنها تیر خلاص زده‌اند و....تمام این جنایات- که به قلم آوردن و نوشتنشان، تن آدم را می‌لرزاند،- طی همین ۲۰۰ روز گذشته و با حمایت‌ها، مشورت‌ها، سلاح‌ها و دلارهای آمریکا انجام شده است. این که بیشتر قربانیان جنگ غزه زن و کودک و نوزادند را هیچ کس رد نمی‌کند. رجوع شود به اظهارات چندی پیش وزیر دفاع آمریکا. لوید آستین اعتراف کرد اسرائیل در غزه غیرنظامیان زیادی را کشته است. منتهی در ادامه گفت: «ما از اسرائیل می‌خواهیم بیشتر مراقب باشد.» همین!

۷ دانشگاه معتبر آمریکا از جمله ‌هاروارد، کلمبیا و استنفورد در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از این جنایات، در اعتصاب و شورش به سر می‌برند و نیروهای امنیتی ضمن ورود به این دانشگاه‌ها اقدام به سرکوب و دستگیری صدها دانشجو و استاد کرده‌اند. بسیاری از دانشجویان اخراج، تعلیق و بعضا زندانی شده‌اند. تصاویر بازجویی و محاکمه برخی مسئولین این دانشگاه‌ها نیز در فضای مجازی قابل دسترسی است. بله، آمریکا مسئولین دانشگاه‌هایی را که در آنها، در اعتراض به کشتار غیرنظامیان غزه تجمع صورت می‌گیرد، محاکمه می‌کند و اف‌بی‌آی را هم وارد معرکه کرده است!

روز سه‌شنبه مؤسسه «گالوپ» نتایج نظرسنجی خود از میان مردمان ۱۳۰ کشور جهان، راجع به نگاه مردم دنیا به سیاست‌های آمریکا را منتشر کرد. نتیجه این بود که ۶۴ درصد مردم دنیا مخالف سیاست‌های آمریکا هستند! و تردید نداشته باشید بخشی از این نگاه مردم دنیا، نتیجه نوع رویکرد آمریکا در مواجهه با رژیم صهیونیستی بوده است. رژیمی که می‌گوید، اگر حمایت‌های تسلیحاتی، مالی، مستشاری و سیاسی آمریکا نبود، مجبور بودیم با چماق و چوب با جوانان مسلح فلسطینی بجنگیم! و رسما اعتراف می‌کند، با کمک‌ها و حمایت‌های آمریکا در حال نسل‌کشی در غزه‌ایم. خلاصه این که آمریکا به دلایلی، خود را موظف به حمایت از این رژیم وحشی می‌بیند. موضوعی که به دنبال پاسخ آن هستیم، همین «دلایل» است. واقعا چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهه‌های گذشته برای خود تحت عنوان «ارزش‌های آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت می‌کند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده می‌شود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشی‌ترین و کثیف‌ترین رژیم می‌شود؟ بخوانید:

الف-به آمریکا کشور «گروه‌های لابی» می‌گویند. قدرت و نفوذ لابی‌های صهیونیست را می‌توان در ساختار و تار و پود همه چیز آمریکا دید. می‌گویند در واشنگتن، خیابانی هست به نام k street که مرکز موسساتِ فعال در حوزه «صنعت لابی» است. و این یکی از همان جاهایی است که می‌توان بخشی از پاسخ این سؤال مهم را یافت. اوانجلیست‌ها (مسیحیت انجیلی یا صهیونیست‌های مسیحی) یکی از این لابی‌های قدرتمند و پر نفوذ در آمریکا هستند که «حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و به هر قیمتی» جزو شعارهای اصلی‌شان است. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل مشهور به «آیپک» نیز یکی از قدرتمندترین لابی‌های صهیونیستی است که تاثیر زیادی روی سیاست خارجی آمریکا دارد. سیاسیون در آمریکا اگر حمایت و تایید این لابی‌ها را نداشته باشند، محال است به اهدافشان برسند. چه این هدف، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باشد چه پیروزی در یک انتخابات محلی و...حتما شما هم بارها شنیده‌اید که مثلا، مدیر یک موزه در آمریکا یا اروپا از اسرائیل انتقاد کرد، چند روز بعد یا مجبور به عذرخواهی شد یا برکنار شد! بنابراین با وجود چنین لابی‌های ترسناک، قدرتمند و پر نفوذی، نباید انتظار رفتار دیگری از آمریکا در مواجهه با جنایات اسرائیل در غزه را داشت.

ب-حکومت‌هایی که فقط به قدرت و منافع خود می‌اندیشند معمولا «در شرایط بحرانی، اصولی که روی پایبندی به آن تظاهر می‌کردند را زیر پا می‌گذارند» و در تبیین «انقلاب‌ها»، آنجایی که به تفاوت انقلاب با کودتا، جنگ، شورش و...پرداخته می‌شود، «زمان» را عنصری مهم می‌نامند که توجه به آن حیاتی است. به عبارتی در مواقع بروز چنین پدیده‌های مهم اجتماعی، «زمان» چه برای آنهائی که شورش یا جنگ را آغاز کرده‌اند چه برای آنهائی که علیه‌شان کودتا، جنگ، یا آشوب شده است، بسیار مهم و حیاتی است. اگر شرایط بحرانی و زمان کم باشد، حکومتی که در آن مثلا انقلاب با ماهیت «کسب قدرت به هر قیمت»! رخ داده، از تمام اصول اعلام‌شده عبور کرده و دست به خشن‌ترین واکنش‌ها می‌زند. می‌خواهیم بگوییم، اسرائیل درگیر یک معضل عظیم اجتماعی و یک «جنگ بی‌سابقه» در غزه بوده و زمان هم به سرعت علیه این رژیم در حال گذر است. این رژیم در بدترین شرایط تاریخ غاصبانه هفتاد ساله‌اش

قرار دارد و هر چه «زمان» می‌گذرد، شرایط آن بحرانی‌تر می‌شود. بنابر اعتراف تمام کسانی که تحولات اسرائیل و غزه را تحلیل می‌کنند، این رژیم پیش از این هیچ گاه در چنین بحرانی گرفتار نشده بود و هیچ گاه بیش از ۳۳ یا حداکثر ۳۴ روز درگیر هیچ جنگی نبوده است. بنابراین نباید از مشاهده چنین رفتارهای غیرانسانی و وحشیانه‌ای زیاد تعجب کرد. فقط به عنوان یک نمونه از صدها نمونه مشابه، به استعفاهایی که طی روزهای گذشته در ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده توجه کنید. بالاترین مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در بحبوحه بزرگ‌ترین جنگ تاریخ این رژیم و در یک بازه زمانی کوتاه مجبور به استعفا شدند و رسانه‌های این رژیم نیز می‌گویند، علاوه‌بر این افراد، شخص نتانیاهو، رئیس شین بث و سایر مقامات بلند پایه حاکم بر این سرزمین اشغال شده هم باید، اولا استعفا کنند ثانیا محاکمه شوند. خروجی آنچه تاکنون در بند (ب) به آن پرداختیم این می‌شود که، رژیم صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته است که، تحلیل‌ها راجع به آن، از «طرح آبراهام و عادی‌سازی روابط با اعراب» رسیده به «آیا اسرائیل در حال فروپاشی است؟» و وقتی رژیمی به این مرحله می‌رسد، حامیان جنایت‌پیشه چنین رژیمی، برای نجات آن هر هزینه‌های را می‌پردازند. مخصوصا اگر این حامی، کشوری با ویژگی‌های آمریکا باشد که لابی‌های قدرتمند و پرنفوذ، اداره‌اش می‌کنند. به بیان دیگر، وقتی می‌بینیم کشوری در حمایت از رژیمی، روی تمام اصول و ارزش‌هایش خط می‌کشد و نگران تبعات آن هم نیست، و خیلی عُریان از نسل‌کشی و کشتار بیش از ۲ میلیون انسان آن هم در سال ۲۰۲۴ و قرن بیست و یک حمایت می‌کند، یعنی اوضاع آن رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است.

دیگر خبرها

  • کتاب «برای قلب های شکسته» منتشر شد
  • توقیف دارایی‌های روسیه دلارزدایی را تسریع می‌کند
  • رشد ۱۵ درصدی بخش نفتی اقتصاد ایران در سال گذشته
  • بلومبرگ: تیم اقتصادی ترامپ به دنبال مقابله با کشورهایی است که دلارزدایی می‌کنند
  • حداقل چند درصد اقتصاد جهان وابسته به ذخایر ژنتیکی است؟
  • دلار ریخت، طلا جهش کرد/ ورق در بازار طلا و ارز برگشت؟
  • قیمت جهانی نفت؛ برنت ۸۹ دلار و ۳۲ سنت شد
  • پیش‌بینی ایلان ماسک از بروز جنگ داخلی در غرب
  • قیمت جهانی نفت / برنت ۸۹ دلار و ۳۲ سنت شد
  • اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است